کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متکلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متکلی
لغتنامه دهخدا
متکلی ٔ. [ م ُ ت َ ک َل ْ ل ِءْ ] (ع ص ) مهلت و زمان خواهنده ٔقرض . مأخوذ از کلا. (آنندراج ). آن که درنگی میکند ومهلت میخواهد. (ناظم الاطباء). رجوع به تکلؤ شود.
-
متکلی
لغتنامه دهخدا
متکلی . [ م ُ ت َ ک َل ْلی ] (ع ص ) متوقف در پس لشکر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تکلی شود.