کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متکبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متکبر
/mote(a)kabber/
معنی
۱. خودخواه؛ خودبین؛ گردنکش.
۲. از نامهای خداوند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ازخودراضی، بانخوت، پرادعا، خودبین، خودپرست، خودپسند، پرافاده، خودنگر، خودخواه، خودستا، سرگران، کبرآگین، گرانسر، گندهدماغ، لافزن، متفرعن، مستکبر، معجب، خودبزرگبین، مغرور، نامتواضع ≠ افتاده، فروتن، متواضع
برابر فارسی
خودپسند
دیکشنری
arrogant, conceited, proud, snobbish, supercilious, superciliously
-
جستوجوی دقیق
-
متکبر
واژگان مترادف و متضاد
ازخودراضی، بانخوت، پرادعا، خودبین، خودپرست، خودپسند، پرافاده، خودنگر، خودخواه، خودستا، سرگران، کبرآگین، گرانسر، گندهدماغ، لافزن، متفرعن، مستکبر، معجب، خودبزرگبین، مغرور، نامتواضع ≠ افتاده، فروتن، متواضع
-
متکبر
فرهنگ واژههای سره
خودپسند
-
متکبر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: متَکبّر] mote(a)kabber ۱. خودخواه؛ خودبین؛ گردنکش.۲. از نامهای خداوند.
-
متکبر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ کَ بِّ) [ ع . ] (اِفا.) خودبین ، مغرور، دارای تکبر.
-
متکبر
لغتنامه دهخدا
متکبر. [ م ُ ت َ ک َب ْ ب ِ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء) (از ناظم الاطباء). نامی است از نامهای باری تعالی و معنی آن والاتر از آنچه شایسته ٔ او نیست . (از منتهی الارب ).
-
متکبر
لغتنامه دهخدا
متکبر. [ م ُ ت َ ک َب ْ ب ِ ] (ع ص ) کسی که بزرگ منشی می کند ... بزرگ منش و خودبین و خودپسند و مغرور و آن که بزرگی را بخود می بندد و خویشتن را ستاینده . (از ناظم الاطباء). بزرگ منش . (آنندراج ) (مهذب الاسماء) : آمد آنگاه چنانچون متکبر ملکی تا ببیند ک...
-
متکبر
دیکشنری عربی به فارسی
موهن , اهانت اور , بيهوده , عبث , بيفايده , باطل , پوچ , ناچيز , جزيي , تهي , مغرور , خودبين , مغرورانه , بطور بيهوده
-
متکبر
دیکشنری فارسی به عربی
فخور , متغطرس , مستوي عالي
-
واژههای مشابه
-
مُتَکَبِّرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
متکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند ( كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير حسي استعمال ميشود ، که برگشت آن به کمال وجود و غير متناهي بودن کمال است لذا صفت متكبر تنه...
-
مُتَکَبِّر
فرهنگ واژگان قرآن
کسي که با جامه کبريائي خود را بنماياند - آنكه خود را برتر از ديگران بداند (اين صفت تنها در مورد خداوند صفت نيکويي است چون جامه بزرگي تنها برازنده اوست)
-
گدا متکبر
لهجه و گویش تهرانی
فقیر پررو
-
متکبر و خودپسند
فرهنگ گنجواژه
خودخواه.
-
مغرور و متکبر
فرهنگ گنجواژه
با غرور.