کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متکبب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متکبب
لغتنامه دهخدا
متکبب . [ م ُ ت َ ک َب ْ ب ِ ] (ع ص )بر روی درافتنده . (آنندراج ). بر روی افتاده . (ناظم الاطباء). || مایل . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || ساقط شده . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
متقعفز
لغتنامه دهخدا
متقعفز. [ م ُ ت َ ق َ ف ِ ] (ع ص ) برروی درافتاده . (ناظم الاطباء). متکبب [ م ُ ت َ ک َ ب ب ِ ]. یقال : غصن متقعفز و شجرة متقعفزة. (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.