کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متکا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متکا
/motakkā/
معنی
بالشی استوانهای برای گذاشتن زیر سر یا تکیه دادن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بالش، بالشت، تکیهگاه، مخده
۲. پشتی، نمرق، نمرقه
برابر فارسی
پشت
دیکشنری
bolster, pillow
-
جستوجوی دقیق
-
متکا
واژگان مترادف و متضاد
۱. بالش، بالشت، تکیهگاه، مخده ۲. پشتی، نمرق، نمرقه
-
متکا
فرهنگ واژههای سره
پشت
-
متکا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: متَّکٲ] motakkā بالشی استوانهای برای گذاشتن زیر سر یا تکیه دادن.
-
متکا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: متَّکٲ، جمع: مُتَّکآت] [قدیمی] mottakā چیزی که بر آن تکیه میدهند؛ تکیهگاه.
-
متکا
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ کّ) [ ع . ] (اِ.) بالش ، تکیه گاه .
-
متکا
لغتنامه دهخدا
متکا. [ م ُت ْ ت َ ] (ع اِ) (از «وک ء») تکیه گاه (غیاث ) (آنندراج ) (دهار). تکیه جای و تکیه گاه . (ناظم الاطباء). تکیه جای . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) . ج مُتَّکات . (اقرب الموارد). تکیه گاه . پشتی . آنچه بدو تکیه کنند. (یادداشت به خط مرحوم ده...
-
متکا
دیکشنری فارسی به عربی
زلة , مسند , وسادة
-
واژههای مشابه
-
مله متکا
لغتنامه دهخدا
مله متکا. [ م َ ل َ م ُت ْ ت َ ] (اِخ ) از روستاهای لاریجان است . (از سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 115).
-
پرهای ریزی که برای متکا بکار میرود
دیکشنری فارسی به عربی
اسفل
-
جستوجو در متن
-
بالش
لهجه و گویش تهرانی
متکا
-
مخد
واژهنامه آزاد
متکا
-
پُش تِکى
لهجه و گویش بختیاری
poš-teki مُتکا، پشتى.
-
بالشت
واژگان مترادف و متضاد
بالش، متکا، مخده