کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متوسل شد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متوسل شد
دیکشنری فارسی به عربی
استجدي
-
واژههای مشابه
-
متوسل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ملتجی شدن ۲. متشبث شدن، دستبهدامن شدن ۳. واسطه قرار دادن
-
جستوجو در متن
-
استجدي
دیکشنری عربی به فارسی
تمنا كرد , طلب كرد , گدايى كرد , التماس كرد , دست به دامن شد , متوسل شد , پناهنده شد , تكدى كرد
-
جغتائی
لغتنامه دهخدا
جغتائی . [ ج ُ غ َ ] (ص نسبی ) منسوب به ناحیه و قبیله ٔ جغتای است . هر کس از قبیله یا ناحیه ٔ جغتای « : ... و با کمال الحاح به آن مرد جغتائی متوسل شد ...» (تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 432).
-
سمنداسلار
لغتنامه دهخدا
سمنداسلار. [ س َ م َ اَ ] (اِ) جانوری بود که در زمان اسکندروس بن ذوالقرنین بهم رسیده بود. گویند یکی از حکمای هند تعلیم تعفین او را پیدا کرده بوده است و گویند که نظر آن جانور بر هر که میافتاد فی الحال می میرد، به ارسطو متوسل شدند او گفت که آیینه ٔ در ...
-
پابنده بکاول
لغتنامه دهخدا
پابنده بکاول . [ ب َ دَ ب َ وِ ] (اِخ ) یکی از امرای عهد میرزا شاهرخ بن تیمور. در آن اوان که شاهرخ در اصفهان بود پسرش میرزا الغبیک گورکان از سمرقند ایلچی نزد میرزا میرک احمد که در اوزجند حکومت میکرد فرستاد و چون او به معاذیری متوسل شد میرزا الغبیک مت...
-
ابن رائق
لغتنامه دهخدا
ابن رائق . [ اِ ن ُ ءِ ] (اِخ ) امیرالامراء ابوبکر محمد. او به سال 317 هَ .ق . بمعیت برادر خویش ابراهیم و در سال 319 به تنهائی صاحب شرطه ٔ بغداد بود. و از322 تا 324 حکومت واسط داشت . و در سال اخیر بمنصب امیرالامرائی ارتقا یافت . در این وقت ابن رائق ا...
-
کاله
لغتنامه دهخدا
کاله . [ ل ِ ] (اِخ ) شهر ساحلی فرانسه حاکم نشین پادُکاله در ایالت بولونْی که 50048 تن سکنه دارد. کاله در سال 1347 م . پس از مقاومتی سخت به دست انگلیسیان افتاد ولی فداکاری استاش دو سن پیر و پنج بورژوای دیگر که متوسل به ادوارد سوم شدند سبب شد که شهر ن...
-
دامنگیر شدن
لغتنامه دهخدا
دامنگیر شدن . [ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) آخذ دامان گشتن . گیرنده ٔ ذیل و دامان گردیدن . || باعث سکون گردیدن . بازدارنده ٔ از جنبش گشتن . || متوسل شدن . ملتجی گردیدن . روی آوردن به . پناه بردن به داد خواستن . قصه دفع کردن .قصه برداشتن . تظلم کردن . || ...
-
اسماعیل پاشا
لغتنامه دهخدا
اسماعیل پاشا. [ اِ ] (اِخ ) حافظ. یکی از وزرای دوره ٔ سلطان سلیم خان ثالث . وی از مردم استانبول و پسر یکی از اعضای دولت بود. مولدوی سال 1171 هَ . ق . است . وی بتحصیل پرداخت و قرآن را تماماً حفظ کرد و در زمره ٔ اعضای دولت درآمد و بشغل پدر راغب گردید، ...
-
مظفر خوارزمی
لغتنامه دهخدا
مظفر خوارزمی . [ م ُ ظَف ْ ف َ رِ خوا / خا رَ ] (اِخ ) نصیرالدین . خواندمیر نویسد: در فنون علوم عقلی و نقلی خصوصاً فقه شافعی بغایت متبحر بود و به دانستن سایر اقسام فضیلت و فن استیفاء و سیاقت مباهی و مفتخر... پیوسته به رعایت اهل فضل و کمال اقدام مینمو...
-
بایکت
لغتنامه دهخدا
بایکت . [ ک ُ ] (انگلیسی ،اِ) تحریم . کسی را در بن بست قرار دادن از جهت بی اعتنائی چنانکه تاجر را از خرید و فروش و کسی را از جهت گفتگو و خانواده ای را ازجهت آمد و رفت . این اصطلاح انگلیسی است و نخستین مورد استعمال آن بعد از سال 1879م . است . در این س...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن زیدبن کلیب بن ثعلبةبن عبد عوف بن غنم بن مالک بن النجار، مکنی به ابوایوب الانصاری . مادرش هند دختر سعیدبن عمر از بنی حارث بن خزرج و از سابقان است . او از پیغمبر (ص ) و از ابی کعب روایت دارد و از او برأبن عازب و زیدبن خالد و م...