کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متوزر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متوزر
لغتنامه دهخدا
متوزر. [ م ُت َ وَزْ زِ ] (ع ص ) وزیر شونده و وزیری نماینده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). وزیر شده ووزیری نموده . (ناظم الاطباء). و رجوع به توزر شود.
-
واژههای همآوا
-
متوضر
لغتنامه دهخدا
متوضر. [ م ُ ت َ وَض ْ ض ِ ] (ع ص ) اناء متوضر، خنور چرکین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).