کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متورم کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متورم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انتفاخ
-
واژههای مشابه
-
متورم شدن
دیکشنری فارسی به عربی
انفخ , حقيبة , نتوء
-
کیسه ای متورم
دیکشنری فارسی به عربی
متهدل
-
جستوجو در متن
-
swells
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متورم می شود، تورم، برجستگی، متورم شدن، پف کردن، باد کردن، اماس کردن، متورم کردن، باد غرور داشتن
-
swelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افزایش یافته است، متورم شدن، پف کردن، باد کردن، اماس کردن، متورم کردن، باد غرور داشتن
-
swell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم، برجستگی، متورم شدن، پف کردن، باد کردن، اماس کردن، متورم کردن، باد غرور داشتن، شیک، زیبا ، عالی
-
distended
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طراحی شده، باد کردن، بزرگ کردن، متورم شدن، منبسط کردن
-
distending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر، باد کردن، بزرگ کردن، متورم شدن، منبسط کردن
-
distends
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترش می یابد، باد کردن، بزرگ کردن، متورم شدن، منبسط کردن
-
inflate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم، باد کردن، پر از باد کردن، متورم شدن، پف کردن
-
inflating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم، باد کردن، پر از باد کردن، متورم شدن، پف کردن
-
inflates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باد می شود، باد کردن، پر از باد کردن، متورم شدن، پف کردن
-
hurtled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متورم شده، پرت کردن، خوردن، تصادف کردن، انداختن، پیچ دادن، مصادف شدن