کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متوث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متوث
لغتنامه دهخدا
متوث . [ م َت ْتو ] (اِخ ) قلعه ای است میان واسط و اهواز. (منتهی الارب ). قلعه ٔ محکمی است در بین اهواز و واسط و گویند مدینه ای است بین اهواز و قرقوب . (از معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
مطوس
لغتنامه دهخدا
مطوس . [ م ُ طَوْ وَ ] (ع ص ) نیک و زیبا از هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || پرطاوسی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). حسن . (اقرب الموارد). || مزین . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
صاحب الزنج
لغتنامه دهخدا
صاحب الزنج . [ ح ِ بُزْ زَ ](اِخ ) ابن اثیر در حوادث سال 255 هَ . ق . گوید: به شوال این سال در فرات بصره مردی خروج کرد و خود را علی بن محمدبن احمدبن عیسی بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب خواند و زنگیان را که در سباخ بودند فراهم ساخت و از دجله ...