کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متوالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
sective
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متوالی
-
consecutively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور متوالی
-
سری 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← متوالی 1
-
جِست جِست زدن
لهجه و گویش تهرانی
جهیدن متوالی
-
ماچ و موچ
فرهنگ گنجواژه
بوسههای متوالی.
-
reverse curve
قوس معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای، حملونقل ریلی] دو قوس متوالی با سمتهای متفاوت
-
هطول الامطار
دیکشنری عربی به فارسی
بارندگي زياد , فرو ريزي , بارش متوالي
-
thuds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریزش، ضربه های متوالی
-
anaphora
دیکشنری انگلیسی به فارسی
anaphora، تکرار یک یا چند عبارت متوالی
-
field-sequential color TV
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلویزیون رنگی متوالی
-
field-sequential color television
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تلویزیون رنگی متوالی
-
field-sequential color television system
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیستم تلویزیون رنگی متوالی
-
continuous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مداوم، پیوسته، متوالی، ماندگار
-
anaphoras
دیکشنری انگلیسی به فارسی
anaphoras، تکرار یک یا چند عبارت متوالی
-
متوالیة
لغتنامه دهخدا
متوالیة. [ م ُ ت َ ی َ ] (ع ص ) مؤنث متوالی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به متوالی شود.