کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متهری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متهری
لغتنامه دهخدا
متهری ٔ. [ م ُ ت َ هََ رْ رِءْ ] (ع ص ) گوشت نیک پخته . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
متهری
لغتنامه دهخدا
متهری . [ م ُ ت َ هََ رْ ری ] (ع ص ) به چوب دستی زننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زننده و به چوب دستی زننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تهری شود.
-
واژههای همآوا
-
متحری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motaharri ۱. قصدکننده.۲. جوینده.
-
متحری
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ حَ رّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - جوینده . 2 - قصد کننده .
-
مطهری
فرهنگ فارسی معین
(مُ طَ هَّ) [ ع - فا. ] (حامص .) مطهر بودن ، طهارت .
-
متحری
لغتنامه دهخدا
متحری . [ م ُ ت َح َرْ ری ] (ع ص ) قصد کننده . (آنندراج ). قصد کننده واراده کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تحری شود.
-
مطهری
لغتنامه دهخدا
مطهری . [ م ُ طَهَْ هََ ] (اِخ ) مرتضی ، فرزند مرحوم حاج شیخ محمد حسین فریمانی (1299 هَ .ش . - 1358 هَ .ش .). در مشهد متولد شد و مقدمات عربی را بدانجا فراگرفت ، سپس به قم رفت و در آنجا فقه و فلسفه آموخت ، سپس به تدریس پرداخت و مدرسی مشهور گردید. در س...
-
مطهری
لغتنامه دهخدا
مطهری . [ م ُ طَهَْ هََ ] (حامص ) پاکی . پاکیزگی : ور جنبی ز میکده بر در کعبه بگذردکعبه ز لوث کعب او کی فتد از مطهری .خاقانی .
-
مطهری
لغتنامه دهخدا
مطهری . [ م ُ طَهَْ هََ ] (ص نسبی ) منسوب است به مطهر که از قراء ری در مازندران است . (از الانساب سمعانی ).