کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متهجر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متهجر
لغتنامه دهخدا
متهجر. [ م ُ ت َ هََ ج ْ ج ِ ] (ع ص ) به مهاجران ماننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مانا به مهاجران یعنی آنان که از وطن خود هجرت کرده اند. (ناظم الاطباء). || کسی که در گرمای نیمروز سفر میکند و به جایی میرود. (ناظم الاطباء) (از م...
-
واژههای همآوا
-
متحجر
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارتجاعی، قشری، واپسگرا ۲. فسیل سنگواره ≠ نوگرا
-
متحجر
فرهنگ واژههای سره
واپسگرا
-
متحجر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَحجّر] mote(a)hajjer ۱. متعصب نسبت به عقاید کهنه.۲. [قدیمی] چیزی که مانند سنگ شده باشد؛ سنگشده.
-
متحجر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ حَ جِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - سنگ شده ، سخت گشته . 2 - در فارسی به کسی گویند که حاضر به درک و پذیرش نوآوری ها نیست .
-
متحجر
لغتنامه دهخدا
متحجر. [ م ُ ت َ ح َج ْ ج ِ ] (ع ص ) سخت گردیده . (از آنندراج ). صلب و سخت گشته مانند سنگ . (ناظم الاطباء). || حجر سازنده . (آنندراج ). || تنگ گیرنده بر کسی . (آنندراج ). || سنگ شده . (ناظم الاطباء). آنچه به صورت سنگ درآمده . سنگ شده . || بسیارسنگ . ...