کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متنبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متنبه
/mote(a)nabbeh/
معنی
۱. آگاه؛ هوشیار.
۲. [قدیمی] بیدارشدهازخواب؛ بیدار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آگاه، بیدار، هوشیار ≠ غافل، خفته
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متنبه
واژگان مترادف و متضاد
آگاه، بیدار، هوشیار ≠ غافل، خفته
-
متنبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: متَنبّه] mote(a)nabbeh ۱. آگاه؛ هوشیار.۲. [قدیمی] بیدارشدهازخواب؛ بیدار.
-
متنبه
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ نَ بِّ) [ ع . ] (اِفا.) بیدار، آگاه ، تنبیه شده .
-
متنبه
لغتنامه دهخدا
متنبه . [ م ُت َ ن َب ْ ب ِه ْ ] (ع ص ) خبردار و آگاه . (غیاث ). بیدارو هوشیار و آگاه و خبردار. (ناظم الاطباء). آگاه شده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد).- متنبه ساختن ؛ آگاه کردن . خبردار کردن : هرگاه حضرت شاه از این حکایت تحاشی مینم...
-
واژههای مشابه
-
متنبه شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیدار گشتن، آگاه شدن، آگاهی یافتن ۲. تنبیهشدن
-
متنبه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ندد به
-
جستوجو در متن
-
ندد به
دیکشنری عربی به فارسی
نصيحت کردن , پند دادن , اگاه کردن , متنبه کردن , وعظ کردن
-
warned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هشدار داد، هشدار دادن، متنبه کردن، اخطار کردن به، تذکر دادن، اگاه کردن، خبر دادن
-
warns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هشدار می دهد، هشدار دادن، متنبه کردن، اخطار کردن به، تذکر دادن، اگاه کردن، خبر دادن
-
بیدار کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ازخواببرخیزاندن ≠ خواباندن ۲. آگاه کردن، متنبه ساختن، هشیار ساختن
-
بیدار
واژگان مترادف و متضاد
۱. ناخفته، ساهر ۲. آگاه، متنبه، متوجه، هشیار، هوشیار ۳. متیقظ ۴. عارف، واقف ≠ خفته، غافل
-
بیداردل
واژگان مترادف و متضاد
۱. آگاه، متوجه، واقف ≠ ناآگاه ۲. بیدارمغز، دلآگاه ۳. روشنضمیر ۴. هشیار، متنبه ≠ غافل
-
تنبیه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مجازات کردن، گوشمالی دادن، تادیب کردن، توبیخ کردن ۲. آگاه ساختن، واقف کردن ۳. متنبه ساختن، بیدار کردن، هشیار کردن