کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متمرن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متمرن
/motamarren/
معنی
خویگرفته؛ معمول؛ رایج.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متمرن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motamarren خویگرفته؛ معمول؛ رایج.
-
متمرن
لغتنامه دهخدا
متمرن . [ م ُ ت َم َرْ رِ ] (ع ص ) خوی گیرنده بر چیزی . (آنندراج ) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || صاحب فضل . (آنندراج ). || افزون و زیاده و فراوان . || برکنار. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || مستعمل و معمول . (ناظم الاطباء).