کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متمایل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متمایل
/mote(a)māyel/
معنی
۱. کسی که به چیزی مایل است.
۲. [قدیمی] کجشونده؛ خمیده؛ مایلگشته.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. خمیده، کج، مایل، معطوف، منحرف
۲. خواهان، راغب، شایق، گرونده، مایل ≠ متنفر
دیکشنری
able _, apt, disposed, fellow traveler, given, philo-, inclined, leaner, like , ready, willing
-
جستوجوی دقیق
-
متمایل
واژگان مترادف و متضاد
۱. خمیده، کج، مایل، معطوف، منحرف ۲. خواهان، راغب، شایق، گرونده، مایل ≠ متنفر
-
متمایل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَمایل] mote(a)māyel ۱. کسی که به چیزی مایل است.۲. [قدیمی] کجشونده؛ خمیده؛ مایلگشته.
-
متمایل
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ یِ) [ ع . ] 1 - (اِفا.) کج شده و خمیده شده . 2 - آن چه که به چیزی میل کند.
-
متمایل
لغتنامه دهخدا
متمایل . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) به این طرف و آن طرف جنبنده . (ناظم الاطباء) : ای سپس مال و آز مانده شب و روزنیستی الاکه سایه ٔ متمایل . ناصرخسرو.جلوه کنان میروی ّ و باز نیایی سرو ندیدم بدین صفت متمایل . سعدی .|| در خم و چم شونده ، مأخوذ از تمایل بمع...
-
متمایل
دیکشنری فارسی به عربی
مثل , مطيع , نهم
-
واژههای مشابه
-
متمایل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. میل کردن، رغبت یافتن، خواهان شدن، مایلگشتن، علاقهمند شدن ۲. گرایش یافتن، جهتگیری کردن
-
متمایل به
دیکشنری فارسی به عربی
جزيي
-
متمایل شدن
دیکشنری فارسی به عربی
منحدر
-
متمایل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
منحدر
-
متمایل بودن به
دیکشنری فارسی به عربی
ادر
-
متمایل به سبز
دیکشنری فارسی به عربی
مخضوضر
-
متمایل شدن بطرف
دیکشنری فارسی به عربی
انجذب
-
متمایل بیک طرف
دیکشنری فارسی به عربی
ثقيل الجانب
-
متمایل به توسعه
دیکشنری فارسی به عربی
توسعي