کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متمانع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متمانع
لغتنامه دهخدا
متمانع. [ م ُ ت َ ن ِ ] (ع ص ) بازدارنده . (از منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
مطمئناً
فرهنگ فارسی معین
(مُ مَ ئِ نَنú) [ ع . ] (ق .) 1 - بدون شک ، بدون تردید. 2 - با اطمینان خاطر.
-
مطمئناً
لغتنامه دهخدا
مطمئناً.[ م ُ م َ ءِن نَن ْ ] (ع ق ) بدون تردید. بااطمینان .
-
جستوجو در متن
-
متمانعة
لغتنامه دهخدا
متمانعة. [ م ُ ت َ ن ِ ع َ ] (ع ص ) مؤنث متمانع : و الادویة المسهله والمدرة فی اکثر الاثر متمانعة الافعال . (ابوعلی سینا، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تمانع شود.