کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متلهق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متلهق
لغتنامه دهخدا
متلهق . [ م ُ ت َ ل َهَْ هَِ ] (ع ص ) چیزی سخت سپید. (آنندراج ). سخت سپید. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تلهق شود.
-
واژههای همآوا
-
متلحق
لغتنامه دهخدا
متلحق . [ م ُ ت َ ل َح ْ ح ِ ] (ع ص ) پی در پی و در یک ردیف و در یک خط. (ناظم الاطباء).