کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متلا طم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متلا طم
دیکشنری فارسی به عربی
ثقيل , عنيف , متکتل
-
واژههای مشابه
-
متلا شی
دیکشنری فارسی به عربی
مفکک
-
متلا قی
دیکشنری فارسی به عربی
متوافق
-
متلا شی شدن یاکردن
دیکشنری فارسی به عربی
تحلل
-
متلا شی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
انهيار
-
متلا شی شدن وکردن
دیکشنری فارسی به عربی
شظية
-
خرد و متلا شی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
حطام
-
واژههای همآوا
-
متلاطم
واژگان مترادف و متضاد
۱. طوفانی، متموج ۲. آشفته، آشوبناک، ناآرام ۳. آشوبزده، بحرانزده، بحرانی، مغشوش ≠ آرام، امن
-
متلاطم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَلاطم] mote(a)lātem ۱. در حال خروشیدن و به هم خوردن؛ دارای تلاطم.۲. [مجاز] ناآرام؛ آشفته.
-
متلاطم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ طِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - بر همدیگر لطمه زننده . 2 - امواج دریا درحال خروشیدن .
-
متلاطم
لغتنامه دهخدا
متلاطم . [ م ُ ت َ طِ ] (ع ص ) با همدیگر طپانچه زننده و به یکدیگر لطمه زننده . این لفظ اکثر در صفت دریای شدیدالموج واقع میشود. (آنندراج ) (غیاث ). با هم طپانچه زننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تلاطم شود. || مضطرب و ...
-
جستوجو در متن
-
رمية
دیکشنری عربی به فارسی
پرتاب , انداختن , پرت کردن , افکندن , ويران کردن , بالا انداختن , دستخوش اواج شدن , متلا طم شدن , تلا طم