کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متقاصر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متقاصر
/motaqāser/
معنی
کوتاه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متقاصر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motaqāser کوتاه.
-
متقاصر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ص ) [ ع . ] (اِفا.) بازایستنده از امری ، اظهار کوتاهی نماینده ؛ ج . متقاصرین .
-
متقاصر
لغتنامه دهخدا
متقاصر. [ م ُ ت َ ص ِ ] (ع ص ) اظهار کوتاهی نماینده و بازایستنده از امری . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آن که باز می ایستد از کردار چیزی و آن که اظهار کوتاهی میکند. (ناظم الاطباء) : سلطان یمین الدوله محمود در آن واقعات اثرهائی نمود...
-
جستوجو در متن
-
کوشیار
لغتنامه دهخدا
کوشیار. (اِخ ) بر وزن هوشیار نام حکیمی بوده است از گیلان و بعضی گویند نام حکیمی بوده است از فارس و شیخ ابوعلی سینا شاگردی او کرده است و با کاف فارسی هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). اصح گوشیار است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) : در حقایق آن علم و دقایق...