کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متغير پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متغير
معنی
تغيير پذير , متغير , بي قرار , بي ثبات
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متغير
دیکشنری عربی به فارسی
تغيير پذير , متغير , بي قرار , بي ثبات
-
متغير
دیکشنری عربی به فارسی
دگرگون شدني , دگرگون پذير , متلون , تغيير پذير , ناپايدار
-
واژههای مشابه
-
متغیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیثبات، نااستوار، ناپایدار، بیقرار ۲. خشمگین، غضبناک ۳. هار ۴. دگرگون، متحول، متلون ≠ ثابت ۵. کمیت غیرثابت ≠ مقدار ثابت
-
متغیر
فرهنگ واژههای سره
دگرگون شونده
-
متغیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَغیّر] mote(a)qayyer ۱. ویژگی کسی یا چیزی که تغییر پیدا کند و دگرگون شود؛ دگرگون.۲. آشفته و خشمگین.۳. ناراحت و نگران.
-
متغیر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ غَ یِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - دگرگون شده ، تغییر حال یافته . 2 - آشفته ، مضطرب .
-
متغیر
لغتنامه دهخدا
متغیر. [ م ُ ت َ غ َی ْ ی ِ ] (ع ص ) برگردنده از حال خود. (آنندراج ). دگرگون شده و از حال خود برگردیده . برگردیده از حالی به حالی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). بگردانیده . بگشته . بگردیده . دیگرگون شده . گردان . گردیده . گشته . برگشته . (یاددا...
-
متغیر
دیکشنری فارسی به عربی
زيبقي , ساخط , غير مستقر , غير موکد , متغير , متقطع , متنوع
-
متغیر
واژهنامه آزاد
ورده (وَردِه). برابر پارسی برای متغیر در انگارش (ریاضیات) همانا ورده است. آن از ریشه های وردیدن (تغییر کردن) و ورداندن (تغییر دادن) در زبان پهلوی می آید. آن همالِ پردازه برای تابع است. آن با واژۀ vary در زبان های اروپایی هم ریشه است. نگاه کنید به وا...
-
free variable
متغیر آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] متغیری که مقید به سور نیست و بنابراین میتوان ثابتی را به جای آن قرار داد
-
adjoint variable
متغیر الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر کمیت همیوغ مربوط به مختصات تعمیمیافته در سامانههای دینامیکی کلاسیک
-
bound variable
متغیر پابند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] متغیری که مقید به سور است و نمیتوان یک ثابت به جای آن قرار داد
-
hidden variable
متغیر پنهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر پارامتر فرضی آزاد دسترسناپذیری که با وارد کردن آنها در نظریۀ کوانتومی ماهیت غیرتعینی این نظریه متعین میشود
-
continuous variable
متغیر پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] متغیری که محدودیتی جز محدودیت ناشی از دقت اندازهگیری در اختیار کردن مقدار نداشته باشد