کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متغول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متغول
لغتنامه دهخدا
متغول . [ م ُ ت َ غ َوْ وِ ] (ع ص ) گوناگون و رنگارنگ . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). گوناگون شونده . (آنندراج ) (منتهی الارب ). متلون . (از محیط المحیط). || پایمال و منهدم . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
-
واژههای همآوا
-
متقول
لغتنامه دهخدا
متقول . [ م ُ ت َ ق َوْ وِ ] (ع ص ) افترا کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نسبت بدیگری دروغ گوینده . (ناظم الاطباء). رجوع به تقول شود.