کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متعوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متعوس
لغتنامه دهخدا
متعوس . [ م َ ] (ع ص ) فانی و زایل و ساقط. ج ، متاعیس . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). و رجوع به تعس شود.
-
واژههای همآوا
-
متعوث
لغتنامه دهخدا
متعوث . [ م ُ ت َ ع َوْ وِ ] (ع ص ) سرگشته و حیران آشفته . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعوث شود.