کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متعفن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متعفن
/mote(a)'affen/
معنی
بدبو؛ بویناک؛ گندیده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بدبو، عفن، گندیده، گند ≠ خوشبو، معطر
دیکشنری
fetid, foul, malodorous, noisome, putrid, reeky, stinker
-
جستوجوی دقیق
-
متعفن
واژگان مترادف و متضاد
بدبو، عفن، گندیده، گند ≠ خوشبو، معطر
-
متعفن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَعفّن] mote(a)'affen بدبو؛ بویناک؛ گندیده.
-
متعفن
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ عَ فِّ) [ ع . ] (اِفا.) گندیده ، بدبو.
-
متعفن
لغتنامه دهخدا
متعفن . [ م ُ ت َع َف ْ ف ِ ] (ع ص ) سخت پوسیده و تباه . (آنندراج ). سخت پوسیده و ریسمان تباه گردیده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعفن شود.
-
متعفن
دیکشنری عربی به فارسی
کپک زده , کهنه وفاسد , بوي ناگرفته , پوسيده , کهنه , فاسد , خراب , زنگ زده , روبفساد
-
متعفن
دیکشنری فارسی به عربی
فاسد , کريه الرائحة , نتن
-
واژههای مشابه
-
متعفن شدن
واژگان مترادف و متضاد
بدبو شدن، بویناک شدن، گندیدن، گندیده شدن
-
جستوجو در متن
-
کپک زده
دیکشنری فارسی به عربی
متعفن
-
کهنه وفاسد
دیکشنری فارسی به عربی
متعفن
-
پوسیده
دیکشنری فارسی به عربی
متعفن
-
روبفساد
دیکشنری فارسی به عربی
متعفن
-
ءَاسِنٍ
فرهنگ واژگان قرآن
بدبو و متعفن
-
زنگ زده
دیکشنری فارسی به عربی
صدي , متعفن