کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متعاهد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متعاهد
/mote(a)'āhed/
معنی
یک طرف عهدنامه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
همعهد، همپیمان ≠ متخاصم
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متعاهد
واژگان مترادف و متضاد
همعهد، همپیمان ≠ متخاصم
-
متعاهد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: متَعاهد] (حقوق) mote(a)'āhed یک طرف عهدنامه.
-
متعاهد
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ هِ) [ ع . ] (اِفا.) آن که با دیگری عهد و پیمان بندد، هم عهد.
-
متعاهد
لغتنامه دهخدا
متعاهد. [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) هم عهد و هم وثاق و متحد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، متعاهدین . (ناظم الاطباء). و رجوع به تعاهد شود.
-
جستوجو در متن
-
سدیم
لغتنامه دهخدا
سدیم . [ س ِدْ دی ] (اِخ ) لفظ عمق سدیم را به وادی کشف یا محل زراعت یا وادی قله ها یا وادی جفصین ترجمه نموده اند. علی الجمله سدیم وادیی است که در حکایت جنگ کدر لاعومر و سلاطین متعاهد مذکور است . گویند که وادی مرقوم دارای چاههای قیر بود و شکی نیست که ...
-
ناسامن
لغتنامه دهخدا
ناسامن . [ م ُ ] (اِخ ) نام قبیله ای که طبق روایت هرودوت در طرف غربی مملکت لیبیا می زیسته اند. هرودوت آنان را چنین توصیف کرده است : «اینها در تابستان حشم خود را کنار دریارها کرده به ولایت آوگیل می روند، در آنجا درخت خرما زیاد است ، بعلاوه ملخ زیاد گر...
-
پیمان
لغتنامه دهخدا
پیمان . [ پ َ / پ ِ ] (اِ) از پهلوی پَتْمان و اوستائی پَتی مان َ بمعنی پیمودن و اندازه گرفتن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). عهد. (منتهی الارب ) (برهان ). قرارداد و معاهده و عهد. (فرهنگ نظام ). ال [ اِ ل ل ]؛ حلف . میثاق . (تفلیسی ) (دهار). شریطه . (...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن قاسم بن عیذون بن هارون بن عیسی بن محمدبن سلمان مکنی به ابوعلی قالی . صاحب امالی . از ائمه ٔ لغت و اساتید نحاتست . در فن اعراب بر آیین بصریین میرفت . نیای بزرگ وی سلمان از موالی عبدالمل»بن مروان بود. در طبقات سیوطی از طبقات...