کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متعازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متعازی
لغتنامه دهخدا
متعازی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) همدیگر را صبر کردن فرماینده . (آنندراج ). یکدیگر را تسلی دهنده و امر به صبر و شکیبائی نماینده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعازی شود.
-
واژههای همآوا
-
متعاظی
لغتنامه دهخدا
متعاظی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) یکدیگر را آزرده و ستم نموده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).