کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متصدر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متصدر
/motasadder/
معنی
کسی که در صدر مجلس نشسته است؛ صدرنشین.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متصدر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motasadder کسی که در صدر مجلس نشسته است؛ صدرنشین.
-
متصدر
لغتنامه دهخدا
متصدر. [ م ُ ت َ ص َدْ دِ ] (ع ص ) در صدر جای نشیننده از مجلس . (آنندراج ). در صدر مجلس نشسته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تصدر شود.
-
جستوجو در متن
-
ذومقراطیس
لغتنامه دهخدا
ذومقراطیس . [ ] (اِخ ) ذیمقراطس . فیلسوف یونانی . وی در مأئه ٔ پنجم پیش از میلاد می زیست . او دائم بدیوانگی بشر میخندید چنانکه هراقلیطس بر آن می گریست . وی می گفت که جهان مرکب از ذرات بی شماری باشد که در خلاء بحرکت است . ابن القفطی در تاریخ الحکماء ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف بن محمدبن العباس مکنی به ابوالخیر و ملقب برضی الدین القزوینی الطالقانی . در نامه ٔ دانشوران آمده است که : در کتب تراجم حفّاظ و مشایخ محدّثین و مشاهیر مفسّرین این دانشور جلیل و هنرمند نبیل را هم ابوالخیر مین...