کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متصاعد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متصاعد
/mote(a)sā'ed/
معنی
بالارونده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بالارونده، فرایاز، صعودکننده
برابر فارسی
فرایاز
دیکشنری
ascendant, ascendent
-
جستوجوی دقیق
-
متصاعد
واژگان مترادف و متضاد
بالارونده، فرایاز، صعودکننده
-
متصاعد
فرهنگ واژههای سره
فرایاز
-
متصاعد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَصاعد] mote(a)sā'ed بالارونده.
-
متصاعد
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ع ) [ ع . ] (اِفا.) بالارونده .
-
متصاعد
لغتنامه دهخدا
متصاعد. [ م ُ ت َ ع ِ ] (ع ص ) چیزی دشوار. (آنندراج ). دشوار و با مشقت . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بالابرآینده . (غیاث ) (آنندراج ). فرهنگستان ایران معادل این کلمه را «فرایاز» انتخاب کرده است . و رجوع به واژه های نو فرهنگ...
-
واژههای مشابه
-
متصاعد شدن
واژگان مترادف و متضاد
بلند شدن، برخاستن، بالا رفتن، صعود کردن، برآمدن
-
متصاعد کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایجاد کردن ۲. ساطع کردن
-
متصاعد شدن
لغتنامه دهخدا
متصاعد شدن . [ م ُ ت َ ع ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بلند شدن و برآمدن . (ناظم الاطباء) : آتش غیرت در نهاد او متصاعد شد و عزم انتقام مصمم کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 39).
-
متصاعد شدن
دیکشنری فارسی به عربی
دکان
-
جستوجو در متن
-
عطرناک
واژهنامه آزاد
عطر دار - هر چیزی که بوی عطر از آن متصاعد شود
-
insecticidal cake
قرص حشرهکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] حشرهکُش جامدی به شکل قرص که حشرات براثر گازی که از آن متصاعد میشود از بین میروند
-
evaporated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبخیر شده، تبخیر شدن، بخار شدن، تبخیر کردن، متصاعد شدن، تبدیل به بخار کردن، خشک کردن، برباد رفتن
-
evaporate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبخیر می شود، تبخیر شدن، بخار شدن، تبخیر کردن، متصاعد شدن، تبدیل به بخار کردن، خشک کردن، برباد رفتن