کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متشرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متشرد
/motašarred/
معنی
رمیده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متشرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] motašarred رمیده.
-
متشرد
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ شَّ رِ) [ ع . ] (اِفا.) رمنده .
-
متشرد
لغتنامه دهخدا
متشرد. [ م ُ ت َ ش َرْ رِ ] (ع ص ) پراکنده و منتشر. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || گریزانیده . (ناظم الاطباء). رمیده . || رونده .ذاهب . (فرهنگ فارسی معین ) (از ذیل اقرب الموارد).
-
متشرد
دیکشنری عربی به فارسی
ولگرد , ولگردي کردن , دربدر , خانه بدوش , بيکاره
-
جستوجو در متن
-
بیکاره
دیکشنری فارسی به عربی
متشرد
-
خانه بدوش
دیکشنری فارسی به عربی
بدوي , صعلوک , متشرد
-
دربدر
دیکشنری فارسی به عربی
متسول , متشرد , مسرد
-
ولگردی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
رغيف , شريب , صعلوک , متشرد , هيکل
-
ولگرد
دیکشنری فارسی به عربی
صعلوک , عداء , متسکع , متشرد , متطرف , هامش
-
دررمیدن
لغتنامه دهخدا
دررمیدن . [ دَرْ، رَ دَ ] (مص مرکب ) رمیدن . رم کردن . متشرد شدن . گریختن : تدبیر فرو گرفتن ترکمانان به ری راست نیامد و دررمیدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 407). غوریان دررمیدند و هزیمت شدند. (تاریخ بیهقی ص 112).چنان درمی رمد از دوست و دشمن که جادو از سپ...