کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متسلل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متسلل
لغتنامه دهخدا
متسلل . [ م ُ ت َ س َل ْ ل ِ ] (ع ص ) بازگشته و وامانده ٔ از عقب . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کسی و یا چیزی که پنهان و نادیده بیرون می آید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
متثلل
لغتنامه دهخدا
متثلل . [ م ُ ت َ ث َل ْ ل ِ ] (ع ص ) ویران و خراب و سرنگون . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). خانه ٔ ویران گردیده . (آنندراج ).