کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متساهل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متساهل
معنی
بخشنده , زياده رو , لخت , سست , شل , سهل انگار , اهمال کار , لينت مزاج , شل کردن , ول کردن , رهاکردن , بامدارا , اسان گير , ملا يم , باگذشت , ضد يبوست , ملين
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متساهل
لغتنامه دهخدا
متساهل . [م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) همدیگر آسان گیرنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خوش خوی و آسان به سوی یکدیگر. (ناظم الاطباء). و رجوع به تساهل شود.
-
متساهل
دیکشنری عربی به فارسی
بخشنده , زياده رو , لخت , سست , شل , سهل انگار , اهمال کار , لينت مزاج , شل کردن , ول کردن , رهاکردن , بامدارا , اسان گير , ملا يم , باگذشت , ضد يبوست , ملين
-
جستوجو در متن
-
زیاده رو
دیکشنری فارسی به عربی
متساهل
-
لینت مزاج
دیکشنری فارسی به عربی
متساهل
-
اسان گیر
دیکشنری فارسی به عربی
متساهل
-
باگذشت
دیکشنری فارسی به عربی
متساهل
-
سهل انگار
دیکشنری فارسی به عربی
لامبالي , متساهل
-
اهمال کار
دیکشنری فارسی به عربی
لامبالي , متساهل
-
ضد یبوست
دیکشنری فارسی به عربی
متساهل , مسهل
-
بامدارا
دیکشنری فارسی به عربی
بتسامح , متسامح , متساهل
-
لخت
دیکشنری فارسی به عربی
ثقيل , عاري , متساهل
-
ملین
دیکشنری فارسی به عربی
متساهل , مسهل , ملين
-
شل کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ارتح , حل , فترة الهدوء , متساهل
-
مباحی
واژگان مترادف و متضاد
۱. لاابالی، اباحتی ۲. لاقید ۳. متساهل