کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مترونوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مترونوم
/metronom/
معنی
وسیلهای مکانیکی یا الکتریکی برای رعایت ریتم و ضربآهنگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مترونوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: métronome، مٲخوذ از یونانی] (موسیقی) metronom وسیلهای مکانیکی یا الکتریکی برای رعایت ریتم و ضربآهنگ.
-
مترونوم
دیکشنری عربی به فارسی
ميزانه شمار , اسبابي که براي تعيين زمان دقيق (مخصوصا در موسيقي) بکار ميرود
-
جستوجو در متن
-
میزانه شمار
دیکشنری فارسی به عربی
مترونوم
-
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق (مخصوصا در موسیقی) بکار میرود
دیکشنری فارسی به عربی
مترونوم
-
metronome marking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مارک مترونوم
-
metronome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترونوم، میزانه شمار
-
metronomes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترونوم ها، میزانه شمار