کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مترف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مطرف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] motarraf ۱. آغاز و اول چیزی.۲. اسبی که سر و دم او سیاه یا سفید باشد.
-
جستوجو در متن
-
توفیق دهنده
دیکشنری فارسی به عربی
مترف
-
رءوف
دیکشنری فارسی به عربی
مترف
-
زیر دست نواز
دیکشنری فارسی به عربی
مترف
-
خیر خواه
دیکشنری فارسی به عربی
مترف
-
مطبوع دارای لطف
دیکشنری فارسی به عربی
مترف
-
لذیذ
دیکشنری فارسی به عربی
لذيذ , مترف
-
فیض بخش
دیکشنری فارسی به عربی
متحمس , مترف
-
خوشایند
دیکشنری فارسی به عربی
مترف , مرحبا
-
خوشمزه
دیکشنری فارسی به عربی
حساس , لذيذ , مترف
-
شهوت انگیز
دیکشنری فارسی به عربی
بذيي , فاسق , مترف
-
شیرین
دیکشنری فارسی به عربی
جديد , حلوي , رخيم , مترف , محبوب , ناعم
-
دلپذیر
دیکشنری فارسی به عربی
رائع , رخيم , لطيف , مبهج , مترف , محبوب , موافق , ناضج , نغمي , وسيم
-
بخشنده
دیکشنری فارسی به عربی
رحيم , سخي , کريم , متبرع , مترف , متساهل , معطاء , وفير
-
مُتْرَفِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
عیاشان - خوش گذرانانِ مغرور و سرمست ( جمع مترف که اسم مفعول از ماده اتراف است ، که به معناي زياده روي در تلذذ از نعمتها است)