کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متردم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متردم
لغتنامه دهخدا
متردم . [ م ُ ت َ رَدْ دَ ] (ع اِ) جای درپی کردن جامه .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به تردم شود.
-
متردم
لغتنامه دهخدا
متردم . [ م ُ ت َ رَدْ دِ ] (ع ص ) جامه ٔ کهنه . (منتهی الارب ). جامه ٔ کهنه و به پاره آمده . (آنندراج ). جامه ٔ کهنه و جامه ٔ درپی کرده . (ناظم الاطباء). || درپی کننده جامه را. (آنندراج ). درپی کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تردم شود.
-
جستوجو در متن
-
مردم
لغتنامه دهخدا
مردم . [ م ُ رَدْ دَ ] (ع ص ) ثوب مردم ؛ جامه ٔ کهنه و درپی کرده . (منتهی الارب ). ثوب مردم و مرتدم و متردم وملدم ، خلق مرقع. (متن اللغة). لباس کهنه ٔ وصله دار.
-
پیوندبست
لغتنامه دهخدا
پیوندبست . [ پ َ / پ ِ وَ ب َ ] (ن مف مرکب ) پیوندبسته . || جامه ٔ پیوندبست ؛ درپی کرده . وصله کرده . رقعه دوخته . پینه زده . مرقع، لدیم ؛ جامه ٔ پیوندبست . ثوب مرقع، ثوب مرقوع ؛ جامه ٔ پیوندبست . ثوب مکدم ، ثوب متردم ، ثوب مردم ؛ جامه ٔ پیوندبست . (...
-
ذوالمریقب
لغتنامه دهخدا
ذوالمریقب . [ ] (اِخ ) در عقد الفرید، ذیل یوم المریقب لبنی عبس علی فزارة، آمده است : فالتقوا بذی المریقب من ارض الشربة فاقتتلوا، فکانت الشوکة فی بنی فزاره . قتل منهم عوف بن زیدبن عمروبن ابی الحصین احد بنی عدی بن فزارة و ضمضم ابوالحصین المری ، قتله عن...
-
سبعه ٔ معلقات
لغتنامه دهخدا
سبعه ٔ معلقات . [ س َ ع َ / ع ِ ی ِ م ُ ع َل ْ ل َ ] (اِخ ) نام هفت قصیده از شاعران فصیح و بلیغ عرب که از روی تفاخر بر دروازه ٔ کعبه آویخته بودند تاصادر و وارد هر دیار مشاهده نمایند. (غیاث ) (آنندراج ). عرب بر آن است که در عهد جاهلیت هفت قصیده از هفت...