کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متداکس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متداکس
لغتنامه دهخدا
متداکس . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) دشوارخو از مردم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بسیار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). بسیار و فراوان . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
متدعکس
لغتنامه دهخدا
متدعکس . [ م ُ ت َ دَ ک ِ ](ع ص ) دست بند بازنده . (آنندراج ). پیشوای رقص دست بند که به تازی دعکسة گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تدعکس شود.
-
جستوجو در متن
-
دشوارخو
لغتنامه دهخدا
دشوارخو. [ دُش ْ ] (ص مرکب ) دشوار خوی . بدخو. کج خلق .(ناظم الاطباء). شَزَن . ضرس . شرس . متداکس : ضَفیط؛ شتر دشوارخو. (منتهی الارب ). و رجوع به دشوارخوی شود.