کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متداول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متداول
/mote(a)dāvel/
معنی
= مرسوم
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
باب، جاری، رایج، شایع، عادی، عرفی، متعارف، مد، مرسوم، مستعمل، معمول، معمولی ≠ منسوخ، نامتداول
برابر فارسی
فراگیر
دیکشنری
conventional, current, prevailing, prevalent, regnant, running, stock
-
جستوجوی دقیق
-
متداول
واژگان مترادف و متضاد
باب، جاری، رایج، شایع، عادی، عرفی، متعارف، مد، مرسوم، مستعمل، معمول، معمولی ≠ منسوخ، نامتداول
-
متداول
فرهنگ واژههای سره
فراگیر
-
متداول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَداوَل] mote(a)dāvel = مرسوم
-
متداول
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ وِ) [ ع . ] (اِفا.) آن چه معمول و مرسوم باشد.
-
متداول
لغتنامه دهخدا
متداول . [ م ُ ت َ وَ ] (ع ص ) از یکدیگر نوبت به نوبت گرفته شده و دست به دست گردانیده شده . (آنندراج ) (غیاث ). واگردیده از حالی بحالی . || برخورد شده به این طرف و آن طرف . (ناظم الاطباء). || خمیده شده به راست و چپ . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون )...
-
متداول
لغتنامه دهخدا
متداول . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) فراگیرنده چیزی را نوبت به نوبت .(آنندراج ). گروهی که چیزی را دست به دست می گردانند.و نوبت به نوبت فرامی گیرند. || مأخوذ ازتازی ، رایج . روان و معمول و معلوم . (ناظم الاطباء).- متداول شدن ؛ رایج شدن و معمول شدن . (ناظم...
-
متداول
دیکشنری فارسی به عربی
جنرال , عادي
-
واژههای مشابه
-
متداول شدن
واژگان مترادف و متضاد
باب شدن، رایج گشتن، مرسوم شدن، مد شدن، متعارف شدن ≠ منسوخ شدن
-
متداول کردن
واژگان مترادف و متضاد
باب کردن، ترویج دادن، مرسوم کردن، رواجدادن ≠ منسوخ کردن
-
روایت متداول
دیکشنری فارسی به عربی
تقليد
-
سبک متداول
دیکشنری فارسی به عربی
اسلوب
-
متداول شدن
دیکشنری فارسی به عربی
اسلوب
-
غیر متداول
دیکشنری فارسی به عربی
مثقف , نادر
-
common chord
آکورد سهصدایی متداول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد سهصدایی که پنجم آن درست است