کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متخصص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متخصص
/mote(a)xasses/
معنی
کسی که در کاری بهخصوص مهارت و بصیرت دارد.
۲. (پزشکی) پزشکی که در رشتهای خاص تخصص یافته است.
۳. (صفت) مختص؛ مخصوص.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خبره، کاردان، کارشناس، ماهر ≠ غیرمتخصص
برابر فارسی
کارآزموده
دیکشنری
au fait, chiropractor, expert, specialist, technician
-
جستوجوی دقیق
-
متخصص
واژگان مترادف و متضاد
خبره، کاردان، کارشناس، ماهر ≠ غیرمتخصص
-
متخصص
فرهنگ واژههای سره
کارآزموده
-
متخصص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: متَخصّص] mote(a)xasses کسی که در کاری بهخصوص مهارت و بصیرت دارد.۲. (پزشکی) پزشکی که در رشتهای خاص تخصص یافته است.۳. (صفت) مختص؛ مخصوص.
-
متخصص
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ خَ صِّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - کارشناس ، د ارای تخصص . 2 - خاص شده .
-
متخصص
لغتنامه دهخدا
متخصص . [ م ُ ت َ خ َص ْ ص ِ ] (ع ص ) خاص گردیده . (آنندراج ). تخصیص شده و برای خود قبول کرده شده و مخصوص گشته . (ناظم الاطباء) : بنده ٔ مخلص و خادم متخصص احمد بن عمر بن علی النظامی العروضی السمرقندی . (چهارمقاله ). داعی مخلص و هواخواه متخصص در وصف ب...
-
متخصص
دیکشنری فارسی به عربی
اختصاصي , خبير ، إخْتصائِي (اِخْتصاصي)
-
متخصص
واژهنامه آزاد
ویژستار، ویژه کار.
-
واژههای مشابه
-
متخصص ریشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← ریشهدندانپزشک
-
networking specialist
متخصص شبکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] شرکت یا شخصی که در طراحی و برپاسازی شبکه تخصص دارد
-
متخصص لثه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← لثهپزشک
-
syntactician
متخصص نحو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] کسی که در علم نحو تخصص دارد متـ . نحوی 2
-
متخصص زایمان
دیکشنری فارسی به عربی
اخصائي الولادة
-
متخصص فنی
دیکشنری فارسی به عربی
تقني
-
متخصص شدن
دیکشنری فارسی به عربی
رييسي