کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متحنط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متحنط
لغتنامه دهخدا
متحنط. [ م ُ ت َ ح َن ْ ن ِ ] (ع ص ) مرده ای که خوشبوی شده باشد به حنوط و حنوط بوی خوشی است برای مردگان . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دفن شده ٔ با حنوط و گیاههای خوشبو. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مطحنة
لغتنامه دهخدا
مطحنة. [ م َ ح َ ن َ ] (ع اِ) نانواخانه و آسیاب . (ناظم الاطباء).
-
مطحنة
لغتنامه دهخدا
مطحنة. [ م ِ ح َ ن َ ] (ع اِ) آسیاب . || دوری و بشقاب خرد و کوچک . (ناظم الاطباء).