کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متحزم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متحزم
/motahazzem/
معنی
مسلّح.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متحزم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] motahazzem مسلّح.
-
متحزم
لغتنامه دهخدا
متحزم . [ م ُ ت َ ح َزْ زِ ](ع ص ) نعت است از تحزم . (منتهی الارب ). کمربسته و تنگ بربسته . (از اقرب الموارد). و رجوع به تحزم شود.
-
واژههای همآوا
-
متهزم
لغتنامه دهخدا
متهزم . [ م ُ ت َ هََ زْ زِ ] (ع ص ، اِ) ابر با بانگ و تندر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). ابر بانگ کننده . (مهذب الاسماء). ابر با تندر. و رجوع به تهزم شود. || تندر. (ناظم الاطباء). || عصای شکسته . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). چوبد...
-
متهضم
لغتنامه دهخدا
متهضم . [ م ُ ت َ هََ ض ْ ض ِ ] (ع ص ) ستم نماینده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ظالم و ستمگر. (ناظم الاطباء). || خشم گیرنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || زیانکار ناحق . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اخی
لغتنامه دهخدا
اخی . [ اَ ] (ع اسم + ضمیر) برادر من . || (اِ مرکب ) نامی که فتیان هم طریقتان خود را بدان مخاطب می داشتند : اطلس چی دعوی چی رهن چی ترک شد سرمست در لاغ ای اخی .مولوی .چشم چون نرگس فروبندی که چی هین عصایم کش که کورم ای اخی . مولوی .گر تو خواهی باقی این...