کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متحرکسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
moving cluster
خوشۀ متحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] یک خوشۀ ستارهای باز که فاصلۀ آن ازطریق مشاهدۀ حرکت خاصۀ ستارههای آن قابل محاسبه است
-
اعتبار متحرک
لغتنامه دهخدا
اعتبار متحرک . [ اِ ت ِ رِ م ُ ت َ ح َرْ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح بانکی ، تنخواه گردان . (واژه های نو فرهنگستان ). وجهی که در اختیار اداره ای گذارند تا در صورت ضرورت بدون تشریفات پیچیده ٔ اداری خرج کنند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
پل متحرک
لغتنامه دهخدا
پل متحرک . [ پ ُ ل ِ م ُ ت َ ح َرْ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پلی که میتوان آن را حرکت داده بالا برد و فرود آورد. پل گردان .
-
جسر متحرک
دیکشنری عربی به فارسی
پل متحرک , دريچه متحرک
-
غير متحرک
دیکشنری عربی به فارسی
روح دادن , انگيختن , بيجان , غير ذيروح
-
پل متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
جسر متحرک
-
دریچه متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
جسر متحرک
-
متحرک کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عبي
-
میله متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
مکبس
-
پلکان متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
مصعد
-
وزنه متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
اتزان
-
ماسه متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
رمال متحرکة
-
سد متحرک
دیکشنری فارسی به عربی
قفل
-
running bowline
گره حلقهمتحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی که در سر طناب دور قسمت ثابت آن زده میشود و حلقۀ آن در طول قسمت ثابت قابلیت جابهجایی دارد
-
traveling shot, trucking shot
نمای دوربینمتحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که برای فیلمبرداری آن، دوربین بر وسیلۀ متحرکی مانند خودرو یا جرثقیل یا روانه نصب میشود و با موضوع حرکت میکند