کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متحدالمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متحدالمال
واژگان مترادف و متضاد
بخشنامه
-
واژههای مشابه
-
متحدالمآل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [منسوخ] mottahedolma'āl بخشنامه.
-
واژههای همآوا
-
متحدالمآل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [منسوخ] mottahedolma'āl بخشنامه.
-
جستوجو در متن
-
بخشنامه، بخشنامه
واژگان مترادف و متضاد
حکم، دستور، دستورالعمل، متحدالمال، تصویبنامه
-
بخشنامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) baxšnāme دستور یا هر مطلب دیگری که از طرف وزارتخانه یا ادارهای در چندین نسخه نوشته شده و برای شعبهها، ادارات، یا کارمندان فرستاده میشود؛ متحدالمآل.
-
بخشنامه
لغتنامه دهخدا
بخشنامه . [ ب َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) حکم یا دستوری که از طرف وزارتخانه یا مؤسسه ای در نسخه های متعدد نویسند و به شعب و کارمندان ابلاغ کنند. متحدالمآل . (فرهنگ فارسی معین ). || هبه نامه . بخشش نامه . (از ناظم الاطباء).
-
متحد
لغتنامه دهخدا
متحد. [ م ُت ْ ت َ ح ِ ] (ع ص ) (از «و ح د») یکی شده . (آنندراج ). پیوسته و متفق و موافقت کرده و متصل و یکی شده و یکی کرده . (ناظم الاطباء) : پس بدین سبب آنچ پوست او رقیق بود و متحد بود پوست او به لب ، لب او دو نیمه بود. (قراضه ٔ طبیعیات ص 46).جان گر...
-
مآل
لغتنامه دهخدا
مآل . [ م َ ] (ع مص ) اَول . بازگشتن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). آل الیه اولا و مآلاً؛ به سوی او بازگشت . (از اقرب الموارد). || کم شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) جای بازگشت . (دهار). مرجع. (اقرب الموارد). جای رجوع و جای بازگش...