کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متبني پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متبني
معنی
ضامن , ملتزم , التزام دهنده , حامي , کفيل , متقبل , ضمانت کردن , مسلوليت را قبول کردن , باني , باني چيزي شدن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متبني
دیکشنری عربی به فارسی
ضامن , ملتزم , التزام دهنده , حامي , کفيل , متقبل , ضمانت کردن , مسلوليت را قبول کردن , باني , باني چيزي شدن
-
متبني
دیکشنری عربی به فارسی
انتخابي , اقتباسي
-
واژههای مشابه
-
متبنی
لغتنامه دهخدا
متبنی . [ م ُ ت َ ب َن ْ نا ] (ع ص ) پسر خوانده و به فرزندی گرفته شده یعنی شخصی که او را کسی به فرزندی گرفته و پرورده باشد. (آنندراج ) (غیاث ). پسر خوانده و بجای پسر گرفته . (ناظم الاطباء). و رجوع به تبنی شود.
-
متبنی
لغتنامه دهخدا
متبنی . [ م ُ ت َ ب َن ْ نی ] (ع ص ) آن که فرزندی گیرد کسی را. (آنندراج ) آن که کسی را به جای پسر می گیرد و پدر پسر می شود. (از ناظم الاطباء). و رجوع به تبنی شود.
-
جستوجو در متن
-
التزام دهنده
دیکشنری فارسی به عربی
متبني
-
متقبل
دیکشنری فارسی به عربی
متبني
-
مسلولیت را قبول کردن
دیکشنری فارسی به عربی
متبني
-
بانی چیزی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
متبني
-
اقتباسی
دیکشنری فارسی به عربی
متبني
-
ملتزم
دیکشنری فارسی به عربی
متبني , مسوول
-
بانی
دیکشنری فارسی به عربی
متبني , مولف
-
انتخابی
دیکشنری فارسی به عربی
اختياري , انتخابي , متبني
-
کفیل
دیکشنری فارسی به عربی
ضامن , قن , کافل , متبني