کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متبنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متبنة
لغتنامه دهخدا
متبنة. [ م َ ب َ ن َ ] (ع اِ) کاه خانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد). کاه دان و انبار کاه . (ناظم الاطباء). و رجوع به تبن شود.
-
جستوجو در متن
-
کهدان
لغتنامه دهخدا
کهدان . [ ک َ ] (اِ مرکب ) جایی که در آن کاه و علف ستوران نهند. (آنندراج ). کاهدان . مَتْبَن . مَتْبَنة. انبار کاه . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : وینها که نیند از تو سزای که و کهدان مر حور جنان را تو چه گویی که سزااند؟ ناصرخسرو.تو چه گویی که جهان...