کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متبرض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متبرض
لغتنامه دهخدا
متبرض . [ م ُ ت َب َرْ رِ ] (ع ص ) آن که به اندک معیشت روزگار گذراند.(آنندراج ). کسی که چیز اندکی می یابد و به آن روزگارمی گذراند. (ناظم الاطباء). || اندک اندک گیرنده چیزی را. (آنندراج ). گیرنده چیزی را اندک اندک و بطور اقساط. (ناظم الاطباء). و رجوع ...
-
واژههای همآوا
-
متبرز
لغتنامه دهخدا
متبرز. [م ُ ت َ ب َرْ رِ ] (ع ص ) آن که برآید به سوی صحرا برای قضای حاجت . (آنندراج ). کسی که به سوی صحرا برای قضای حاجت می رود. (ناظم الاطباء). و رجوع به تبرز شود.