کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متبجح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متبجح
معنی
لا ف زن , خودستا , لا فزن , گزافه گو , رجز خوان
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
متبجح
لغتنامه دهخدا
متبجح . [ م ُ ت َ ب َج ْ ج ِ ] (ع ص ) شادمان : شاه از استماع این مقدمات متبجح گشت و در باغ مشاهدت ، گلزار مسرتش بشکفت . (سندبادنامه ص 273). و رجوع به تبجح شود.
-
متبجح
دیکشنری عربی به فارسی
لا ف زن , خودستا , لا فزن , گزافه گو , رجز خوان
-
متبجح
دیکشنری عربی به فارسی
لا ف زن , چاخان
-
جستوجو در متن
-
لا فزن
دیکشنری فارسی به عربی
متبجح
-
گزافه گو
دیکشنری فارسی به عربی
متبجح
-
رجز خوان
دیکشنری فارسی به عربی
متبجح
-
خودستا
دیکشنری فارسی به عربی
شجاعة , متبجح
-
چاخان
دیکشنری فارسی به عربی
خدعة , متبجح , مشعوذ
-
لا ف زن
دیکشنری فارسی به عربی
متبجح , معبود , نطاط