کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متاثر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متاثر
/mote(a)'asser/
معنی
۱. اثرپذیرنده.
۲. اندوهگین؛ آزردهخاطر.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. افسرده، اندوهگین، پریشان، غمگین، متالم، مغموم، ملول
۲. اثرپذیر
۳. تحتتاثیر
برابر فارسی
دل آزرده
دیکشنری
affected, touched
-
جستوجوی دقیق
-
متاثر
واژگان مترادف و متضاد
۱. افسرده، اندوهگین، پریشان، غمگین، متالم، مغموم، ملول ۲. اثرپذیر ۳. تحتتاثیر
-
متاثر
فرهنگ واژههای سره
دل آزرده
-
متاثر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَٲَثّر] mote(a)'asser ۱. اثرپذیرنده.۲. اندوهگین؛ آزردهخاطر.
-
متاثر
دیکشنری عربی به فارسی
ساختگي , اميخته با ناز و تکبر , تحت تاثير واقع شده
-
متاثر
دیکشنری فارسی به عربی
اشف , ممل
-
متاثر
واژهنامه آزاد
تحت تاثیر واقع شده
-
واژههای مشابه
-
متأثر
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ءَ ثِّ) [ ع . ] (اِفا.) اندوهگین ، متألم .
-
متأثر
لغتنامه دهخدا
متأثر. [ م ُ ت َ ءَث ْ ث ِ ] (ع ص )پذیرنده اثر چیزی را. (آنندراج ). پذیرفته شده از اثر چیزی و اثر کرده شده . (ناظم الاطباء). || مأخوذ از تازی ؛ متألم و غمگین و مهموم و مغموم و مضطرب و متفکر. (ناظم الاطباء). اندوهگین و منفعل . (از یادداشت بخط مرحوم...
-
متاثر شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تحت تاثیر قرار گرفتن ۲. ناراحت شدن، مغمومگشتن، اندوهگین شدن، به فکر فرورفتن
-
متاثر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ناراحت کردن، مغموم کردن، اندوهگین کردن ۲. تحت تاثیر قرار دادن
-
متاثر شدن
دیکشنری فارسی به عربی
شفقة , لمس
-
متاثر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اثر عليه , لمس
-
واژههای همآوا
-
متعسر
واژگان مترادف و متضاد
دشوار، سخت، صعب، مشکل ≠ سهل، میسر