کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متآخی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متآخی
لغتنامه دهخدا
متآخی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) متحدشده بواسطه ٔ اخوت و برادری کردن . (ناظم الاطباء). و رجوع به تَآخی شود.
-
واژههای مشابه
-
متأخی
لغتنامه دهخدا
متأخی . [ م ُ ت َ ءَخ ْ خی ] (ع ص ) برادر گیرنده کسی را یا برادر خواننده . (آنندراج ). آن که برادر شود، و برادر گیرد و برادر خواند کسی را. (ناظم الاطباء). || قصد چیزی کننده و صواب آن جوینده . (آنندراج ). آن که بطور آگاهی ، قصد چیزی کند و صواب جوید آ...