کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مبین
دیکشنری فارسی به عربی
تعبير
-
مبین
واژهنامه آزاد
اشکارا ، پیدا ، روشن ، واضح
-
مبین
واژهنامه آزاد
روشن
-
واژههای مشابه
-
discriminant
مبیّن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عبارتی جبری برحسب ضریبهای یک معادلۀ چندجملهای که اطلاعاتی دربارۀ ریشههای چندجملهای به دست میدهد متـ . مبیّن چندجملهای discriminant of a polynomial
-
مُبِين
فرهنگ واژگان قرآن
ظاهر و آشکار - روشن (کلمه مبين اسم فاعل از باب إفعال است که ماضي آن ابان - به معني ظاهر و جلوهگر شد - ميباشد . و معناي"تِلْکَ ءَايَاتُ ﭐلْکِتَابِ ﭐلْمُبِينِ " این است که : اين آيات بلند مرتبه و رفيع القدر آيات کتابي است که از ناحيه خداي سبحان بودنش ظ...
-
discriminant function
تابع مبیّن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی که مبین معادلۀ مفروض باشد
-
امام مبین
لغتنامه دهخدا
امام مبین . [ اِ م ِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) لوح محفوظ. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به امام شود.
-
discriminant of a polynomial
مبیّن چندجملهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← مبیّن
-
مبین و مپرس
فرهنگ گنجواژه
امر به ندانستن.
-
جستوجو در متن
-
مبینا
فرهنگ نامها
(تلفظ: mobinā) (عربی) (مؤنث مبین) ، ← مبین .
-
مبینه
فرهنگ نامها
(تلفظ: mobine) (عربی ـ فارسی) (مبین + ه (پسوند نسبت)) ، منسوب به مبین ، ← مبین.
-
explainers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توضیح دهنده ها، مبین
-
explainer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توضیح دهنده، مبین
-
بیانگر
واژگان مترادف و متضاد
مبین، بیانکننده، تبیینگر، بازگوکننده، توضیحدهنده