کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبروز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبروز
لغتنامه دهخدا
مبروز. [ م َ ] (ع ص ) نامه ٔ بازگشاده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نامه ٔبازگشاده و این از نوادر است . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مبروض
لغتنامه دهخدا
مبروض . [ م َ ] (ع ص ) مرد محتاج گشته از بسیاری دهش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد).