کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبرز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مبرز
/mabraz/
معنی
= مستراح
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آبریز، توالت، دستشویی، مبال، مستراح
دیکشنری
able, outstanding
-
جستوجوی دقیق
-
مبرز
واژگان مترادف و متضاد
آبریز، توالت، دستشویی، مبال، مستراح
-
مبرز
واژگان مترادف و متضاد
برازنده، برجسته، سرآمد، سرشناس، شاخص، فایق، فحل، ممتاز
-
مبرز
فرهنگ نامها
(تلفظ: mobarrez) (عربی) برتر و ممتاز از دیگران ؛ برجسته .
-
مبرز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] mabraz = مستراح
-
مبرز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مبرِّز] mobarraz فائق؛ برتر.
-
مبرز
فرهنگ فارسی معین
(مُ بَ رِّ) [ ع . ] (اِفا.) برجسته ، ممتاز.
-
مبرز
فرهنگ فارسی معین
(مَ رَ) [ ع . ] (اِ.) مستراح .
-
مبرز
لغتنامه دهخدا
مبرز. [ م َرَ ] (ع اِ) پایخانه . حاجت جای . (آنندراج ). پایخانه .(غیاث ). متوضا. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). حاجت جای . (منتهی الارب ). متوضا. طهارتجای . غسل خانه . مطهره . حاجتگاه . ادب خانه . قدمگاه . خلا. کنیف . مستراح . کنار آب . طهارت خانه...
-
مبرز
لغتنامه دهخدا
مبرز. [ م ُ ب َ ر رَ ] (ع ص ) ظاهر و روشن . (غیاث ). پیدا. پدیدار. (یادداشت دهخدا).
-
مبرز
لغتنامه دهخدا
مبرز. [ م ُ ب َرْ رَ / رِ ] (ع ص ) شخصی که بر اصحاب خود فائق آمده باشد در فضل و شجاعت (آنندراج ). بزرگ و نامور. (غیاث ). کسی که بر اقران خود در فضل و شجاعت فائق آمده باشد. فائق . برجسته . ادیب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و هرگاه که بر ناقدان حکیم...
-
مبرز
لغتنامه دهخدا
مبرز. [ م ُ رَ ] (ع ص ) فاش کننده و آشکارکننده . (ناظم الاطباء). ناشر. (از فرهنگ جانسون ).
-
مبرز
لغتنامه دهخدا
مبرز. [ م ُ رِ ] (ع ص ) فاش کرده شده . کتاب مبرز، نامه ٔ بازگشاده .(ناظم الاطباء). انتشار یافته . (از فرهنگ جانسون ).
-
واژههای مشابه
-
مبرز شدن
واژگان مترادف و متضاد
برجستهشدن، برتر گشتن، ممتاز شدن، برتری یافتن
-
چاه مبرز
لغتنامه دهخدا
چاه مبرز. [ هَِ م َ رَ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) نوعی از مستراح که آن را در هند «متداس » گویند. (آنندراج ). چاه مستراح . چاه مبال : از بهر اخ و تف تو چاه مبرزچون چاه زنخ پیش دهن میباید.سلیم (از آنندراج ).