کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبذول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مبذول
/mabzul/
معنی
بذلشده؛ بخشیدهشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بذلشده، واگذارشده
فعل
بن گذشته: مبذول داشت
بن حال: مبذول دار
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبذول
واژگان مترادف و متضاد
بذلشده، واگذارشده
-
مبذول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mabzul بذلشده؛ بخشیدهشده.
-
مبذول
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - خرج شده ، مصرف شده . 2 - بذل شده ، بخشیده شده .
-
مبذول
لغتنامه دهخدا
مبذول . [ م َ ] (ع ص )بخشیده شده . (آنندراج ). خرج شده و مصرف شده و بخشیده شده . (ناظم الاطباء) : که اگر تمامی خزاین ما در آن مبذول خواهد بود باک نیاید. (کلیله و دمنه ).گفت بهر شاه مبذول است جان او چرا آید شفیع اندرمیان . مولوی . || قبول کرده . (آنند...
-
واژههای مشابه
-
مبذول داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دادن، بخشیدن، عنایت کردن، بذل کردن ۲. صرف کردن، به کار بردن
-
مبذول فرمودن
واژگان مترادف و متضاد
بخشیدن، دادن، واگذار کردن، مبذول کردن
-
مبذول فرمایید
فرهنگ واژههای سره
فرمان دهید
-
مبذول کردن
فرهنگ واژههای سره
پرداختن، بخشیدن
-
مبذول داشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - بخشیدن . 2 - به عمل آوردن .
-
واژههای همآوا
-
مبزول
لغتنامه دهخدا
مبزول . [ م َ ] (ع ص ) شکافته . (آنندراج ). شکافته شده و دریده شده . (ناظم الاطباء). سوراخ کرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
ابوغنیش
لغتنامه دهخدا
ابوغنیش . [ اَ غ ُ ن َ ] (اِخ ) شاعری از بنی مبذول بن لوی .
-
مبذولی
لغتنامه دهخدا
مبذولی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب است به بنی مبذول که بطنی از ضبه میباشد. و منسوب است بدانجا تمیم بن ذهل مبذولی ضبی . (از الانساب سمعانی ) (از لباب الانساب ).