کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبذور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مبذور
لغتنامه دهخدا
مبذور. [ م َ ] (ع ص ) بسیار. (منتهی الارب ). کثیر. (اقرب الموارد)، مال مبذور؛ کثیر مبارک فیه . (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مبزور
لغتنامه دهخدا
مبزور. [ م َ ] (ع ص ) مرد بسیارفرزند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).